loading...
سروش لکستان
محمد رشیدیان سیکه وندی بازدید : 90 چهارشنبه 05 فروردین 1394 نظرات (0)

شاید کمتر کسی تصور کنه که پشت این اصطلاح بسیار رایج هم داستانی وجود داره و همونطور که امیرقلی امینی نویسندهء کتاب «داستان امثال» گفته اصولاً هیچ جمله و عبارتی بصورت ضرب المثل درنیامده مگر آنکه ماجرایی برآن گذشته باشد.

داستان:
« اولین خط تلگراف در ایران در زمان ناصرالدین شاه بین قصر گلستان و باغ لاله زار کشیده شد و پس از آن بود که خطوط تلگراف به ایالات و ولایات ایران نیز ادامه یافت و بین تهران و شهرهای دیگر ارتباط تلگرافی برقرار شد. بسیاری مردم پس از افتتاح تلگراف خانه در تهران باور نمیکردند که بتوان از شهری به شهر دیگر پیام فرستاد. مهمتر آنکه افراد بیسواد و خرافاتی به وجود ارواح و شیاطین در سیمهای تلگراف معتقد بودند و مردم را از مخابرات تلگرافی نهی میکردند. بهمین دلیل هم تا مدتها و علیرغم تشویق دولت برای ارسال مطالب مهم و فوری از طریق تلگراف،‌ همچنان بسیاری از مردم زیر بار استفاده از تلگراف نمیرفتند.
سرانجام وزیر تلگراف وقت، علیقلی خان مخبرالدوله، فکری به ذهنش رسید و با اجازهء شاه به مردم اجازه داد که یکی دو روز بصورت مجانی از تلگراف استفاده کنند و با دوستان و اقوام خود در سایر شهرها ارتباط برقرار کنند شاید که سرانجام باور کنند که تلگراف مفید است.
مردم ازدحام کردند و سیل مخابرات به ولایات روانه شد.
هرکس هر چه در دل داشت از سلام و تعارف و احوال پرسی و گله و شوخی و جدی مخابره کرد.
پس از چند روز که دولت به مقصود خود رسید،‌ مخبرالدوله دستور داد بر سردر تلگرافخانه بنویسند که «از امروز به بعد حرف مفت قبول نمیشود. (کتاب چنتهء درویش جلد اول صفحه ۳۲۳)» و مردم برای هر کلمه مبلغی باید پرداخت کنند.
از آن روز به بعد که صحبت پول بمیان آمد و حرف مفت از درجهء‌ اعتبار ساقط شد، مطالب تلگرافی بیش از پیش فشرده و مختصر شد.
در ارتباط با ایجاز در متون تلگرافی ماجرایی گفته میشود که به یکی از ادارات شهرستان سولده (در مازندران) اعتبار سوخت زمستانی در موعد مقرر حواله نشده بود و رییس اداره برای خلاصه گویی به آمل مخابره کرده بود که «آمل. ادارهء... سولده سوخت» و دریافت کنندگان تلگراف خیال کرده بودند که شهر سولده دچار حریق شده و قصد داشتند نیروهای آتش نشانی بفرستند.
دلیل اینکه کم کم متون تلگرافی بصورت معماگونه و رمزی درآمد همین بهایی بود که برای هر کلمه باید پرداخت میشد و دیگر حرف مفت نمیشد مخابره کرد.
از آن روز به بعد اصطلاح حرف مفت بین مردم و برای اشاره به حرفی که بدون تأمل زده میشود و یا بی ارزش است رایج شد.

برچسب ها حرف مفت , ضرب المثل ,
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
نه تو می مانی و نه اندوه و نه هیچیک از مردم این آبادی ... به حباب نگران لب یک رود قسم، و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت، غصه هم می گذرد، آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند ... لحظه ها عریانند. به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    عملکرد نماینده ی کنونی سلسله و دلفان (جناب آقای حجت الله سوری)چقدر برایتان رضایت بخش بوده است؟
    دلیل شما برای حمایت از مذاکرات هسته ای و به نتیجه رسیدن آن چیست
    آمار سایت
  • کل مطالب : 632
  • کل نظرات : 23
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 61
  • آی پی امروز : 4
  • آی پی دیروز : 61
  • بازدید امروز : 8
  • باردید دیروز : 113
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 6
  • بازدید هفته : 533
  • بازدید ماه : 1,533
  • بازدید سال : 38,772
  • بازدید کلی : 390,829